اخبار

حذف شکاف میان بازاریابی، فروش و پشتیبانی با ۳ نکته کلیدی

طی مطالعاتی که اخیرا بر اساس سطح تراز سازمانها و بمنظور بررسی میزان سود و بازدهی آنها انجام شده است، نشان داده شده که سازمان هایی با سطح تراز بالاتر به میانگین رشد درآمد ۳۲ درصدی سالانه دست یافته اند، در حالی که برای  کسب و کارهایی با تراز کمتر، به طور متوسط ۷ درصد کاهش درآمد مشاهده شده است.

به منظور همگام شدن با رفتار مشتری که همیشه در حال تغییر است، شرکت هایی که تفکرات  و ایده های پیشرفته ای دارند، به دنبال راه های جدیدی در ایجاد “منابع ذخیره سازی اداری” برای جلوگیری و یا حذف موانع میان بخش های مختلف خود هستند. این امر امکان داشتن دیدگاهی  یکپارچه از مشتریان را در شرایطی که بخش های مختلف سازمان برای همکاری بهتر و تاثیر گذاری در کار گروهی تشویق می شوند، را فراهم می کند. حذف این موانع احتمال افزایش اهداف سازمانی رایج را بجای افزایش اهداف بخش های مستقل، افزایش می دهد.

1440543710.enable-learn-execute-gap-concept

با این حال، در برخی موارد ایجاد اتصال میان بخش های بازاریابی، فروش و پشتیبانی می تواند مملو از مشکلات پنهان باشد و در نتیجه کسب  کارهایی که در حال حرکت به سمت این فرایند هستند، باید این موانع احتمالی را در نظر بگیرند. در این بخش به سه نکته اشاره می شود که همواره بایستی برای ایجاد یکپارچگی میان بازاریابی، فروش و پشتیبانی در نظر گرفت.

۱- حتی سرنخ های رد صلاحیت شده، می توانند ارزش داشته باشند

با وجود روابط نزدیک بین فروش و بازاریابی، بسیاری از کسب و کارها از تطابق و تراز گروهی، بهره گیری کامل نمی کنند. اولین نکته، باور این مهم است که بخش فروش و بازار یابی نسبت به فاکتورهای تعیین کننده در واجد شرایط بودن سرنخ و اینکه کدام سرنخ باید توسط هر بخش هدایت شوند، درک مشترکی دارند. علاوه بر این، بازاریابی همیشه باید فرصت تعامل با سرنخ هایی که قبلا توسط بخش فروش رد صلاحیت شده اند را در اختیار داشته باشد.

واقعیت این است که بررسی چشم انداز ها در مورد یک محصول خاص یا خدمات در زمانی معین، به این معنا نیست که فعل و انفعالاتی که بر اساس چشم انداز ایجاد شده اند، ارزشمند نبوده و قابل پرداخت نیستند. بر اساس برخی تحقیقات انجام شده، ۸۰ درصد از اشخاص مخاطبی که بوسیله پرسنل فروش با عنوان “بن بست” برچسب گذاری شده اند، حداکثر تا ۲۴ ماه بعد از آن تاریخ از شرکت یا رقبای آن خرید کرده و جزو مشتریان فعال به شمار آمده اند.

در نتیجه، تیم بازاریابی باید در شیوه های پرورش سرنخ سرمایه گذاری کند تا دوباره در طول زمان، با سرنخ ها و پیدا کردن فرصت های فروش تعامل داشته باشد. بر اساس یک گزارش تحقیقاتی از شرکت فورستر، کسب و کارهای که روی پرورش سرنخ ها سرمایه گذاری می کنند، منجر به ایجاد حدود ۵۰ درصد سرنخ آماده فروش بیشتر با ۳۳ درصد هزینه کمتر در هر کسب، می شوند.

۲-پیاده سازی فرآیندهای میان کارکردی برای ارائه بهتر تجربه مشتری

اتخاذ فرآیندهای پیوسته واحد و یکپارچه برای تمام نقاط تماس مشتری در ارائه یک تجربه مشتری بدون خدشه، که به نوبه خود باعث افزایش وفاداری می شود، بسیار مهم است. اما با وجود مزایای آشکار اتخاذ مجموعه ای از فرآیندهای متحد ، بسیاری از سازمان ها حتی در شرایطی که بخش های بازاریابی، فروش و تیم پشتیبانی شان با مخاطبین مشترکی در تعامل باشند، از فرایندهای مذکور استفاده نمی کنند.

شکست برای پر کردن شکاف میان فرآیندهای کلیدی کسب و کار، توانایی های شرکت برای جذب مشتری و ارائه خدمات مؤثر به آنها را از مسیر واقعی منحرف کرده و موجب کاهش کیفیت تجربه مشتری می شود که همین امر بر درآمد شرکت تأثیر منفی می گذارد.

زمانی که فرایندها از هم گسسته هستند، تعامل بخش های مختلف با مشتریان قطع شده و همین امر باعث می شود تا مشتریان از طریق کانال های ارتباطی متفاوت بخش ها، بدفعات خواهان دریافت اطلاعات مشابهی از یک محصول شوند که همین امر باعث ایجاد تداخل در کار می شود. سازمان ها با از بین بردن چنین کاستی هایی، قادر به اعتماد سازی، حس احترام و درک درستی از نیازهای مشتریانشان می شوند که همین امر بنیان ایجاد روابط بلند مدت را بوجود می آورد.

۳- حفظ تمرکز در به حداکثر رساندن همکاری و جلوگیری از تفکیک اطلاعات

در واقع تیم های بازاریابی، فروش و پشتیبانی، تمامی اطلاعات با ارزش مشتری (از رفتارشان در وب سایت گرفته تا محصولات خریداری شده و خدمات درخواستی) را در اختیار دارند. با این حال همیشه این اطلاعات در میان آنها به اشتراک گذاشته نمی شوند. فقدان ابزار لازم برای همکاری موثر می تواند از عوامل تسریع در بروز از هم گسیختگی ارتباط میان بخش های مذکور شود به ویژه زمانی که در گروهها انگیزه ای برای به اشتراک گذاری داده ها ایجاد نمی شود. این شکاف ها به طور کلی، بهره وری عملیاتی سازمان را کاهش می دهند.

شکستن این موانع می تواند به وظیفه ای چالش انگیز برای یک سازمان تبدیل شود. با این حال، شرکت ها می توانند از بروز بسیاری از این مسائل جلوگیری کرده و با بکارگیری نرم افزار CRM مناسب، همکاری میان بخش هایی که با مشتری در تعامل هستند را تسهیل کنند. یکپارچه سازی  بخش های بازاریابی ، فروش و پشتیبانی از طریق یک پلت فرم واحد CRM، نه تنها نمایش کاملی از اطلاعات مشتری را فراهم می کند، بلکه می تواند بصورت اهرمی برای خودکار کردن فرآیندهای پرورش سرنخ های موثرتر، توانایی فروش بهتر و بهبود برنامه های خدمات به مشتریان عمل کند.

مزایای کلیدی برای یک سازمان می تواند متفاوت باشد، اما نتایج بررسی مطالعات کسب و کار هاروارد نشان می دهد که که ۷۰ درصد از مدیران “صرفه جویی در هزینه” را به عنوان یکی از مزایای کلیدی ناشی از اتصال بخش های متفاوت در یک پلت فرم واحد تعیین می کنند.

از آنجا که در هر کسب و کاری هیچ چیز با ارزش تر از داشتن یک پایگاه مشتری وفادار وجود ندارد، سرمایه گذاری برای تطابق بهتر فرآیندها و عملیات رویارویی با مشتری اقدامی با سود و منفعت تضمین شده است و قطعا یک ابزار CRM مناسب بطور قابل ملاحظه ای در نیل به هدف  نهایی سازمانها، کمک خواهد کرد.

نویسنده خبر: Michael Rooney

منبع خبر: http://www.madmarketer.com/topics/branding/articles/419538-top-3-tips-help-close-gap-between-marketing.htm

تلاش رستوران Chipotle در جلب اعتماد مجدد مشتریان

اظهار تأسف و بیان آن به نظر سخت ترین کلمه است. اما ابراز این کلمه برای شرکت هایی مانند فولکس واگن، کونتیننتال  و اخیرا رستوران زنجیره ای مکزیکی چیپوتله آنقدرها هم دشوار نیست. رستوران گریل مکزیکی-چیپوتله Chipotle ، یک رستوران زنجیره ای در ایالات متحده آمریکا، انگلستان، کانادا، آلمان و فرانسه بوده و متخصص در ارائه غذای مکزیکی است. پس از رسوایی اخیر این رستوران، چیپوتله مجبور شد دست به یک معذرت خواهی عمومی از طریق آگهی در روزنامه بزند. رستوران زنجیره ای چیپوتله ماه گذشته به دلیل شیوع بیماری ناشی از غذای ارائه شده در این رستوران که منجر به بیماری ۳۵۰ نفر در ۱۰ ایالت شد، از طریق ۶۱ روزنامه در سراسر کشور از مردم عذر خواهی کرد. این عذر خواهی با حذف تمام تبلیغات در صفحه تبلیغات، در کل این صفحه جای گرفت.

 

chipotle (1)

مطرح شدن به عنوان میزبانی که باعث شیوع بیماری شده و حضور صدها نفر از مشتریان بیمار و نوشته ای مبنی بر اقدام قانونی تحقیقات جنایی فدرال و دعوای مدنی مطروحه در هفته گذشته توسط گروهی از سهامداران، این رستوران زنجیره ای را در شرایط بدی قرار داد. سوالی که اکنون مطرح می شود این است که آیا واقعا اعتماد از دست رفته مشتریان چیپوتله باز خواهد گشت؟ در جواب این سوال می توان گفت که با بکارگیری استراتژی مناسب بازاریابی ، این پاسخ مثبت خواهد بود. در این جا به این استراتژی ها اشاره می کنیم:

۱- بیان معذرت خواهی عمومی: مسئولیت پذیر باشید و به صورت عمومی اذعان داشته باشید که شرکتتان اشتباهی را مرتکب شده است. مردم را مورد سرزنش قرار ندهید. هیچ بهانه ای نیاورید. به سادگی عذرخواهی کرده و به مشتریان خود توضیح دهید که چگونه قصد رفع مشکل را دارید. مطمئنا نوشتن یک نامه عذرخواهی با هفت بند بصورت یک آگهی، نقطه ای مناسب برای شروع این مرحله توسط شرکت زنجیره ای چیپوتله بود ، اما با وجود پرونده های حقوقی در حال انتظار، به طور قطع به کنترل آسیب بیشتری نیاز است.

۲- خطا را درست کنید: استیو الس، بنیانگذار و مدیر عامل شرکت چیبوتله عذر خواهی عمومی متعددی را تهیه کرده و متعهد شد ” اقدامات ایمنی مواد غذایی جدید فراگیر ” که از شیوع بیماری در آینده جلوگیری می کند، را اجرا خواهد کرد. بدنبال بازرسی های به عمل آمده و بواسطه گزارش اعلام شده توسط پروتکل ایمنی مواد غذایی، منبع عامل شیوع بیماری هنوز بصورت یک راز است و همین امر ممکن است نبردی دشوار برای این رستوران زنجیره ای را بدنبال داشته باشد. در نهایت برای به دست آوردن وفاداری مشتری و برگشت به وضعیت سابق، این شرکت نیاز به حل مشکل و یا ارائه برخی از ارزش های جدید دارد.

۳- گوش دادن به مشتریان و پاسخ به بازخورد آنها: تعامل با مشتریان و ارائه فرصت به آنها برای طرح پرسش های مربوط به وضعیت، ارائه نقطه نظراتشان و مهمتر از همه، گوش دادن به آنها، مسائل مهمی است که باید به آن توجه داشته باشید. اطمینان حاصل کنید که در سازمان یا شرکت خود چه تغییراتی را باید بر  اساس بازخورد مصرف کنندگان انجام دهید و پس از اعمال تغییرات اثرات آن را در نظر داشته باشید. بهترین راه برای تعامل با مشتریان از طریق کانال های اجتماعی مانند توییتر، فیس بوک و یوتیوب است.

چنین به نظر می رسد که شرکت چیپوتله موفق به رفع مسائل به نفع خود و جلب اعتماد مجدد مشتریا سابقش خواهد شد. با این حال، اگر شعب ارائه بوریتو (نوعی غذای مکزیکی) مشکلات امنیت غذایی را رفع کند، برای شفاف ماندن و تداوم تعامل با مشتریان باید همواره در مسیری درست حرکت کند.

نویسنده خبر : Lisa M Singer

منبع خبر: http://www.madmarketer.com/topics/tips-and-tricks/articles/415829-chipotle-w-back-consumers-trust.htm

بازی پردازی (گیمیفیکیشن)، ابزاری برای کمک به کارمندان

یافتن معنا در زندگی و تعامل با دیگران دو کلید اصلی برای داشتن یک موجودیت شاد و سالم در خانه و محل کاراست. این پیام شاون آکر، پرفروش ترین نویسنده و سخنران معروف است که در زمینه آخرین برنامه بازی ابلاغ شده است. به نظر می رسد استفاده از بازی پردازی برای تعامل بهتر کارکنان و نهایتاً در فرایند بهبود بهره وری در محل کار، مفید واقع شود.

بازی پردازی به معنی استفاده از بازی‌ها و تفکرات بازی‌ گونه در زمینه‌هایی است که ماهیت بازی نداشته و برای ایجاد تعامل و انگیزه در افراد به منظور رسیدن به اهدافشان بکار می رود. به طور کلی بازی پردازی ایده‌ای برای استفاده از بازی‌ها و تکنیک‌های بازی برای جلب توجه مخاطب است.

gamification-word-cloud-e1381359896747واژه‌ بازی پردازی در سال ۲۰۰۳ توسط نیک پلینگ ابداع شد اما، در سال ۲۰۱۰ محبوبیت خود را بدست آورد. یک مثال قدیمی از بازی پردازی، برنامه مکرر پرواز (frequent-flyer program) برنامه وفاداری ارائه شده توسط یک شرکت هواپیمایی است که از آن‌ها به عنوان برنامه‌های وفاداری استفاده می‌کردند. این برنامه‌های وفاداری به شکل مایل‌های طی شده در پرواز مکرر بوده و به مشتریان در قبال مسافتی که با این خطوط هوایی پرواز می‌کردند، امتیازهایی اعطا می شد و مشتری در پرواز‌های بعدی می توانست آن‌ها را به بلیط تبدیل کند.

موسسه تحقیقات گارتنر پیش‌بینی کرده است که تا سال ۲۰۱۵ سرویس‌های بازی پردازی به اندازه‌ فیس بوک، ای ‌بی، آمازون و غیره حائز اهمیت خواهد بود و بیش از ۷۰ درصد از سازمان‌های جهانی روش های بازاریابی خود را با هدف تعامل بیشتر با مشتریان تغییر خواهند داد و یکی از این روش‌ها بازی پردازی است و هر سازمانی حداقل یک اپلیکیشن بازی پردازی خواهد داشت.

بازی پردازی با هدف تغییر رفتارها و توسعه مهارت ها استفاده شده و می تواند برای ترغیب و هدایت نوآوری و بهره وری با القای یک سطح تراز از لذت و رقابت مورد استفاده قرار گیرد. این در حالی است که همان نوآوری ها ممکن است در شرایطی متفاوت آنقدر هم برجسته و شاخص به نظر نرسند.

همانطور که استیو بروبیکر و کریس ویگنالی از شرکت  InfoCision اشاره می کنند، بکارگیری مدل های طراحی بازی و سناریوهایی مبتنی بر بازی ، موجب می شود تا مردم در فعالیت هایی که در رسیدن به اهداف شرکت ها کمک بیشتری می کنند، درگیر شوند.

ویگنالی، مدیر تجزیه و تحلیل عملکرد در InfoCision، می گوید:” با تمرکز بر لذت بردن از کار و ایجاد یک محیط رقابت سالم، کارکنان اغلب به معانی جدید در فعالیت های خاص دست یافته و راههای برای ترغیب و هدایت خود به سمت هدفشان پیدا می کنند”. بروبیکر، رئیس کارکنان InfoCision می ا فزاید:”طرف صحبت بازی پردازی، شرکت هایی است که واقعا می خواهند چیزهای جدید برای تعامل با نیروی کار خود امتحان کنند”.

مگی باگی معاون شرکت مشاوره ای Capgemini  در مصاحبه ای ویدئویی در ژانویه ۲۰۱۵ اشاره کرد:”افزایش فشارهای رقابتی در کسب و کار امروزی، هجوم نسل جوان، مبارزه برای جذب استعداد ها، ضرورت ارائه محصولات و خدمات بازار با سرعت بیشتر و حفظ مصرف کنندگان قبلی درنیاز به مدیریت موثر تغییرات، همگی مواردی هستند که بازی پردازی می تواند به آنها کمک کند”.

مگی باگی می گوید:” بازی پردازی سازمانی، کارمند را از طریق تمرکز بر رفتار خود، در قلب تحولات کسب و کار قرار می دهد. هنگامی که در مورد تجربه مشتری صحبت می کنیم، در کنار آن باید از تجربه کارکنان هم صحبت کنیم”. وی اضافه می کند: “آنها دو روی یک سکه هستند.”

در حالی که بازی پردازی گاهی اوقات شامل جوایز پولی مانند کارت های هدیه و یا مدالهای افتخارآنلاین است، آن را متفاوت از برنامه های پاداش و بازی های ویدئویی کرده است، زیرا بازیکنان کاملا احساسی و تخیلی درگیر بازی شده و رفتاری برخلاف سطح معاملات رایج خواهند داشت.

برایان بورک، تحلیلگر موسسه گارتنر در کتاب خود با عنوان “Gamify “چنین می گوید: چگونه بازی پردازی انگیزه مردم را به انجام کارهای فوق العاده بر می انگیزد”.”مردم از راه های مختلفی الهام می گیرند و یکی از راه های ایجاد انگیزه در افراد، درگیر کردنشان با چالش های عملی ، تشویق آنها در بالا بردن سطح پیشرفت و بوجود آوردن حس بهترین بودن و کسب بهترین نتیجه در آنهاست.”

بورک در ادامه می گوید:”بازی پردازی فقط این کار را انجام می دهد”. “در بطن آن، بازی پردازی برای درگیر شدن سطح عاطفی مردم و برانگیختن انگیزه آنها برای دستیابی به اهداف خود عمل می کند.”

دانیل پینک در کتاب خود:” حرکت رو به جلو: حقیقتی تعجب آور در مورد عوامل برانگیزاننده ما ” به صراحت بیان می کند که برای حفظ تعامل، پاداش خارجی به تنهایی کافی نیست و در واقع این نوع پاداش ها، گاهی اوقات اثر مخالف دارند و بازی پردازی در وهله اول به پاداش ذاتی و حسی تکیه کرده و تعامل مردم را در سطح عاطفی حفظ می کند.

بهره مندی بازی پردازی از داده های ارزشمند:

بازی پردازی راهی عملی برای بهره‌مندی از داده‌های ارزشمند بوده و ابزاری قدرتمند در ایجاد انگیزه برای عملکرد بهتر، محرک نتایج کسب ‌وکار و ایجاد یک مزیت رقابتی محسوب می شود. با دریافت و تحلیل داده‌های بزرگ در رفتارو کسب‌وکار می‌توان تجربه‌ ای جذاب که موجب ایجاد انگیزه‌ای برای کارکنان و کاربران شود را خلق کرد. داده‌های ارزشمند ، بینشی گسترده در مورد رفتارهای کاربران، انواع محتوا و فعالیت‌ها را ارائه داده و باعث بهبود نتایج می‌شوند. همچنین موجب تطابق رفتارهای مختلف کاربران و انگیزه‌ها توسط شرکت‌ها می شود. برای کسب بیشترین ارزش از بازی پردازی لازم است تا فراتر از داده‌ها رفته و علاوه بر یافتن چگونگی رفتار کاربران، سعی کنید به دلیل آن نیز دست یابید تا با ایده‌های خلاقانه‌ بیشتری سیستم را بهبود دهید. به طور کلی استفاده از تجزیه و تحلیل داده‌ها و بازی پردازی، هر یک به نوبه‌ خود، به افزایش فروش و وفاداری مشتری کمک خواهد کرد.

روانشناسی بازی پردازی:

بازی پردازی تعدادی از مفاهیم روانشناختی، از جمله انگیزه، رفتار و شخصیت را در بر دارد. تسلط عمیق و درک این مفاهیم یکی از کلیدهای مهم برای اجرای بازی پردازی مناسب است.

مزایای بازی پردازی:

بازی پردازی دارای مزایای بسیاری بوده و بسته به نوع صنعت متفاوت است. اصلی‌ترین معیارهای قابل اندازه‌گیری موفقیت عبارتند از: تعامل، نفوذ، وفاداری، زمان صرف شده و ویروسی شدن.

پیاده سازی بازی پردازی در دنیای واقعی :

شرکت سامسونگ از اولین شرکت هایی است که بازی پردازی مرتبط با CRM را مورد استفاده قرار داد. مجله CIO در ماه مارس ۲۰۱۵ گزارش داد که شرکت Allstate، مجموعه هتل های حیات و شرکت زیراکس همگی از بازی پردازی برای آموزش کارکنان، بهبود بهره وری، و افزایش فروش استفاده کرده اند.

دانشگاه ایالتی آریزونا به تازگی تلاشی جدید برای استفاده از بازی پردازی در آموزش دانشجویان علوم محیط زیست خود انجام داده است. یک بیمارستان کودکان معروف، یک برنامه مبتنی بر بازی را با عنوان “درد گروهی”  توسعه داده است تا بیماران جوان خود را به داشتن دقت بیشتر واداشته و به گزارش دهی مداوم از سطح درد خود تشویقشان کند.

شرکت فورد، غول خودروسازی، از اهرم بازی پردازی در قطعات، خرید و فروش و تیم خدمات استفاده کرده است. و شرکت لوازم آرایشی لورئال از بازی پردازی در جذب نیرو استفاده می کند.

مدیر منابع انسانی شرکت لورئال در اواخر سال گذشته اظهار کرد :”ابزار بازی پردازی در ارائه راهکارهایی برای چالش های زندگی واقعی تدوین شده است. این ابزار به ما کمک می کند تا مهارت های تحلیلی متقاضی کار را که ممکن است از طریق ابزار سنتی استخدام امکان پذیر نباشد، درصفحه نمایش خود ببینیم. ما برای جذب ۲۰ درصد از کادر مدیریتی این شرکت از طریق کانال های بازی اقدام کردیم “

SAP مثالی دیگر از یک شرکت با بهره گیری از مزایای بازی پردازی است. در واقع این شرکت نزدیک به یک دهه از بازی پردازی استفاده می کند. این شرکت نرم افزاری آلمانی رتبه ای به همکاران درجه اول انجمن شبکه SAP خود اختصاص داده است. کاربران هنگام مشارکت در انجمن و یا لایک کردن محتوای آن امتیاز می گیرند.

در مقاله ای کوتاه که توسط این شرکت ارائه شد، توضیح داده شده که:”رتبه بندی در سطحی عمومی، هنگام بررسی عملکرد کارکنان و جستجوی مدیران برای یافتن کارشناسان در زمان تشکیل تیم پروژه قابل مشاهده است”. کاربران از ابتدا، بر اساس رزومه خود در رتبه بندی SCN قرار گرفته و کارمندان و کارفرمایان در موقعیت های شغلی، از این رزومه ها برای دعوت به کار افراد استفاده می کنند.

آنچه که روزی به عنوان یک برآورد متریک صرفا داخل سازمانی در نظر گرفته شده بود، برای تشویق مشارکت جامعه، به یک اعتبار با ارزش در جهان واقعی تبدیل شده است. “

بروبیکر اشاره می کند که برای تحقق وعده های بازی پردازی، این طرح باید با فرهنگ سازمان مطابقت داشته باشد و روسای شرکت باید بازخورد تشویقی داشته و مایل به بهینه سازی راه حل های خود برای حفظ کارکنان درگیر کار بوده و به طور موثری، شاخص های کلیدی عملکرد خود را مشاهده و پیگیری کنند.

نیر ایال و استوارت لومان نویسندگان مقاله Fast Company  خاطر نشان می کنند که سازمان ها نیاز به چیزی بیش از اعطای جوایز دستی و مدالها داشته و به سیستم های متمرکز بر روی پیشرفت روند کار نیاز دارند.

آنها می گویند: تدوین یک راهبرد بازی پردازی، باید شامل “ایجاد تجربیات متفکرانه که میان رقابت و همکاری تعادل ایجاد می کند” بوده و مشارکت را به عنوان یک گزینه ترجیحی و نه الزامی، معرفی کند. همچنین سازمان ها باید به یاد داشته باشند که پس از چندی، هر نوع بازی یا فعالیت می تواند به امری خسته کننده تبدیل شود، پس مهم است تا برای حفظ تازگی و سرگرم کننده بودن آن ها تلاش شود.

بروبیکر از InfoCision اشاره می کند که: “انجام این اقدامات می تواند تعهد کارکنان را هدایت کرده و به نوبه خود باعث افزایش بهره وری شود. این مسئله حائز اهمیت است زیرا، بهره وری یک اصل اساسی است – شاید این اصل اساسی – باعث موفقیت کسب و کارشود.

ویگنالی می گوید: “بهره وری، برای بسیاری از کسب و کارها، همه چیز محسوب می شود، هر شرکتی تلاش می کند تا مردم را مشغول نگه دارد و تمام این تلاشها قابل سنجش بوده و بازده آن نیز قابل سنجش است. کیفیت، در مفهوم خدمات مشتری قابل اندازه گیری است، اگر چه کسب و کارهای مختلف کیفیت را با روش های مختلف اندازه گیری می کنند. تا زمانی که کیفیت قابل اندازه است، می تواند نامزدی برای بازی پردازی باشد. “

نویسنده خبر: Paula Bernier

منبع خبر : مجله CUSTOMER

۵ راه برای غلبه بر بازاریابی بدون بینش و جذب مشتریان جدید

جذب مشتریان جدید، یکی از مهم ترین الزامات در هر کسب و کار در حال رشد است و امروزه این کار، مشکل تر از هر زمان دیگری است.

اغلب برندها در مورد عدم توانایی در رابطه با “شکست بواسطه بی نظمی” شکایت می کنند،  اما این قضیه بصورت خاص مشکل  ساز نیست. آنچه که موجب چالش اساسی شده، مصرف کنندگان هستند. مردم به خصوص نسل جوان تر، هنگامی که موضوع بازاریابی و تبلیغات به میان آمد، فیلترهای پیچیده ای را برای این موارد توسعه دادند. این موضوع به معنی رسوخ در افکار مردم و استحصال پیشرفتی غیر منتظره از این طریق خواهد بود. به عبارتی ساده تر باز کردن چشمان شخصی که تمایلی به نگاه کردن ندارد و ترغیبش برای نظاره کردن تان، کار ساده ای نیست.

SocialMedia-Attract-Customers-636x272

چگونه  باید کسب و کار خود را فراتر از چشم های بسته توسعه داد؟ در اینجا پنج استراتژی به عنوان راه حل در نظر گرفته شده است:

۱- ارزش ایجاد کنید

ایستگاه رادیویی کلاسیک WIIFM است – این ایستگاه چه سودی برای من دارد؟ و بازاریابان باید بر روی چه موضوعی تنظیمات خود را انجام دهند.مفهوم تمرکز بر ارائه ارزش بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت است. با بودجه بازاریابی خود چه کاری برای بهبود چشم اندازتان نسبت به زندگی خود انجام می دهید؟ بهتر است این جواب را ندهید که “ما محصولات فوق العاده ای ارائه می دهیم” چرا که این جواب به نوعی طفره رفتن و اجتناب از یک تعهد یا مسئولیت است. سعی کنید بهترین زمان را به آنها اختصاص دهید و آموزش های لازم را ارائه دهید. به آنها چیزهای را ارائه کنید که علاقه مندند تا بصورت رایگان در اختیار داشته باشند. همه این موارد راه کارهایی برای ایجاد ارزش هستند.

۲-منصف باشید

امروزه توجه به احساسات به عنوان عامل مهمی در تجارت محسوب می شود. با این حال، به منظور حذف بازاریابی کورکورانه، باید فعالیت های درست و بجا انجام دهید.  آگاهی اجتماعی و خدمت در سطح جهان چشم اندازی درست از میزان توجه عمومی را در اختیارتان قرار خواهد داد. به خصوص اگر بطور مستقیم مرتبط با عللی باشد که توجه مردم به آن جلب شده باشد.

۳-به سمت آنها حرکت کنید

مضمون بسیاری از تبلیغات این گونه تداعی می شود که گویی کسی فریاد می زند “الان زمان خرید است”، “از ما بصورت آنلاین دیدن کنید”. شاید این گونه تصور شود که این گونه تبلیغ برای مردم جذاب بوده و آنها را تشویق به خریدن کند، اما در واقع این نوع عملکرد، اثری فوری برای حذف انگیزه خرید مردم دارد.

در عوض بجای اینکه از مردم بخواهید تا برای دیدن محصولاتتان یا کسب اطلاعات بیشتر و یا بازدید از شما متحمل زحمت شوند، با استفاده از بازاریابی زنده، در دنیای واقعی، بهترین های خود را در معرض نمایش قرار دهید.

۴- مخاطب واقعی باشید

یکی از مشکلات بزرگ بازاریابان این است که به نقطه ای از تفکر برسند که مردم نیازمند صحبت با خودشان هستند و آنها نمی خواهند با محصولات مخاطب شوند. پس خریداران را نباید ساکت کرد و باید با آنها یک مکالمه ۲ طرفه برقرار کرد. باید به خریداران اطمینان خاطر داد که این تبادل نظر دو طرفه است و با یک سیستم اتوماتیک نظارتی کنترل نمی شود.

۵-گوش دهید و پاسخ دهید

عملکرد شرکت ها در صحبت کردن عالی است اما همیشه شنونده های خوبی نیستند. اگر در مورد محصولات و ارائه خدماتتان یا هرگونه تغییر احتمالی از مردم سوال کنید، به صورت جدی واکنش آنها را در قالب دیدگاههای مختلف دریافت می کنید که تأثیر بسزایی در تصمیم گیریتان خواهد داشت. اعمال نظر دیگران کمی ترسناک است اما اجازه دهید تا دیگران در نظر دهی نقش داشته باشند و با شما مشارکت کنند.

هیچ کدام از این روش های فوق آسان نیستند، اما دوره تأثیر پذیری آسان و مصرف کنندگان روشنفکر تقریبا سر آمده و باید قبول کنیم که اگر هدفمان، کسب نتایج بهتر در جذب و تثبیت مشتری است، باید برخی از روش های مختلف را امتحان کنیم.

نویسنده خبر: Dax Callner

منبع خبر: http://www.customerzone360.com/topics/customer/articles/412631-5-ways-defeat-marketing-blindness-attract-new-customers.htm

آیا عمر CRM واقعا به پایان رسیده است؟

آیا CRM کارایی خود را از دست داده یا هنوز بصورت تجارتی چند میلیون دلاری مطرح است که همچنان به رشد و گسترش خود ادامه می دهد؟ این موضوع به طور مستقیم بستگی دارد به کسی که در رابطه با آن صحبت می کنید.

شرکت SAP، در سال ۱۹۷۲ توسط پنج تن از کارکنان سابق IBM در مانهایم، آلمان، شروع به کار کرد. این شرکت در حال حاضر بزرگترین شرکت نرم افزار درون سازمانی و چهارمین عرضه کننده نرم افزار مستقل در جهان به شمار می آید.

جاناتان بچر، رئیس بخش دیجیتال شرکت SAP  در مصاحبه اخیر خود با مجله دان اند بردستریت، می گوید: “CRM کارایی خود را از دست داده است ” . ” به تعاملات فکر کنید. همه ما می دانیم شباهت قیف سنتی دیگر معنا ندارد. این قیف دارای آغاز و پایانی مشخص است، اما باید در نظر داشت که ابتدا یا انتهایی برای خواسته های مشتری و رابطه با شرکت شما وجود نداشته باشد. “

homepage-cover

بخش دوم این گفتگو در مورد حقوق صحبت می کند ، با توجه به گزارش های گارتنر، فروش نرم افزار CRM در سال ۲۰۱۴، در سراسر جهان از ۲۳  میلیارد دلار گذشته و نسبت به سال قبل، بیش از ۱۳ درصد افزایش داشته است. بنابراین جای تعجب نیست که شرکت Salesforce با ۱۸ درصد افزایش، با فروش ۴٫۳ میلیارد دلار در جایگاه نخست قرار گرفته است. به دنبال آن SAP با ۲٫۸ میلیارد دلار در جایگاه دوم  و اوراکل  با ۲٫۱ میلیارد دلار در جای سوم قرار گرفته است.

در سال گذشته، بزرگترین بازار سیستم های CRM با فروش بیش از نیمی از محصولات، تحت مالکیت ۱۰ شرکت برتر شمال آمریکا که ۶۰ درصد از سهم بازار CRM را دارا هستند، قرار داشته است و ۴۷ درصد از کل درآمد نرم افزار CRM در سال گذشته برای نرم افزار به عنوان یک سرویس ارائه شده است.

اگر چه بوسیله ارقام ارائه شده فوق ثابت می شود که در گزارش زوال CRM تا حد زیادی اغراق شده است، به نظر می رسد که بسیاری از مردم درگیر در صنعت به توافق برسند که  CRMهمیشه به وعده خود را عمل نکرده  و در بسیاری موارد جا برای بهتر شدن آن وجود دارد.

مایکل مائوز تحلیلگر گارتنر در یکی از پست های ماه اکتبر به CRM، به عنوان یک شرکت “شکارچی حشرات”  اشاره کرد. وی پیشنهاد می دهد که برای حدود ۹۰ درصد از استراتژی های CRM، پیشنهاد زیر را انجام دهید: “ایجاد تغییرات در چشم اندازها با وعده های بازاریابی، افراد را به عنوان یک مشتری پرداخت کننده جذب کرده و آنها را به تله می اندازد و بهترین کاری که می توانید انجام دهید، گرفتن پول از آنها است “.

با این حال، او در ادامه نوشته می گوید، CRM در آینده شرکت ها را به این شکل مجهز خواهد کرد “با تجزیه و تحلیل در زمان واقعی می تواند نیازها و انتظارات مشتری را محاسبه کرده و با سود بالقوه (سود و رشد) مطابقت دهد. “

نویسنده خبر: Paula Bernier

منبع خبر: http://www.madmarketer.com/topics/news/articles/412568-crm-really-dead.htm

CRM، در حال تبدیل به مدیریت تجربه ی مشتریان

به بیان بسیار ساده محیط بازاریابی کانال فراگیر-OCM  یا Omni-Channel Environment همان بازاریابی چند کاناله در شرایطی است که به صورت صحیح و کامل اجرا شود. البته علاوه‌ بر کانال‌های سنتی که در گذشته وجود داشته (وب‌سایت و ایمیل)، رسانه‌های اجتماعی و موبایل نیز به آن اضافه شده‌اند. در بازاریابی کانال فراگیر، همه رفتارهای مشتری در تمامی کانال‌های ارتباطی و نقاط تماس، کاملا پیش‌بینی و حمایت می‌شود به شکلی که اگر در طول فرایند خرید، مشتری از یک کانال به کانال ارتباطی دیگری تغییر مسیر دهد، هیچ تاثیر و کاستی در نتیجه خرید خود مشاهده نخواهد کرد. در این نوع بازاریابی افراد و تکنولوژی نقش‌های کلیدی را در تجربه مشتری برعهده دارند.

در طول یک دهه گذشته یا کمی بیش از آن، بسیاری از شرکتهای بزرگ و کوچک برای اطمینان از در دست داشتن یک نمای همه جانبه و ۳۶۰ درجه ای از مشتریانشان، به شدت به نرم افزار ارتباط با مشتری (CRM) روی آورده و بر روی آن سرمایه گذاری های بزرگی انجام داده اند.

سیستم های مستقر در محل قدیمی، هم مدت زمان زیادی برای پیاده سازی صرف کرده و هم از نظر کاربردی بسیار ضعیف عمل می کردند و در نتیجه برای بسیاری از شرکتها استفاده از این سیستم ها برابر با یک سرمایه گذاری عظیمی بود که به بازگشت سرمایه بسیار اندکی منجر می شد.

Multiscreen-world

هنگامی که شرکت Salesforce نرم افزار CRM مبتنی بر ابر خود را در سال قبل معرفی کرد، شرکت ها برای اولین بار تجربه خود را از یک راه حل میزبانی که بتواند توسط هر کسی با یک سهمی از مشتری ارائه شود، بدست آوردند. راه اندازی مرکز تماس، عملیات ورودی و خروجی فروش، بازاریابی و کارهای دفتری بدون سرمایه گذاری عظیم اولیه بوده و جدول زمانبندی نصب و راه اندازی ۱۸ تا ۲۴ ماه است.

در حالی که بسیاری از شرکت ها هنوز هم از CRM استفاده می کنند، شواهدی وجود دارد که نیاز به تکامل این فن آوری را نشان می دهد. در مقاله ای که جیسون لارک – Jason Lark ، در مجله بازاریابی دیجیتال ارائه داده، اظهار داشت که : در روزهایی که در بازاریابی یک سازمانی تغییراتی برای ارتقاء وضعیت موجود انجام شده، اولویت نقش ها و وظایف تعیین شده برای مدت طولانی در صف اجرا قرار گرفته و زمان زیادی صرف عادی شدن وضعیت نابهنجار بو جود آمده، شده است.

“روش بازاریابی مطابق با یک استراتژی تبلیغاتی ثابت، دیگر یک موضوع زمان بر در سازماندهی اجرای ارتباطات خروجی محسوب نمی شود. سازمان های مصرف کننده باید به مشتریان در هر جا که هستند، پاسخ بی درنگ بدهند: در زمانی که مشتریان ایمیلی را می فرستند، سرعت بخشیدن به یک پست اجتماعی ارسالی توسط کاربر، ارسال پیام متنی توسط کاربر یا برقراری تماس تلفنی کاربر از محلی که در آن مستقر شده است، در نتیجه، خطوط میان بازاریابی سنتی و مراقبت از مشتری شفافیت خود را از دست داده است: آنچه که اکنون در هر دو مورد حائز اهمیت است، ایجاد یک کانال منسجم و  تامین زمینه تجربه در تمام کانال ها  و در هر زمان است “.

در این شرایط تجربه مشتری از محیط بازاریابی کانال فراگیر وارد بازار شد. در این محیط مشتریان انتظار دارند که بتوانند از طریق هر رسانه ارتباطی و در هر نقطه ای که در آن قرار دارند، تماس را آغاز کرده و بدون در نظر گرفتن کانالی که انتخاب کرده اند، خدمات مشابه (و اطلاعات دقیق مشابه) را دریافت کنند.

در اصل باید توجه کرد که مشتریان ممکن است از هر جایی به شما مراجعه کرده و رسیدگی به تماس ها به روش انبار کردن آنها ممکن است به یک پاسخ بی ربط، نامناسب و پاسخی مملو از خطا و اشتباه منجر شود. همانطور که تجربه سال های گذشته نشان می دهد، مهم ترین عاملی که قابل توجه قرار گرفته، این موضوع است که شرکت هایی که مایل به ارائه یک تجربه مشتری واقعا ایده آل هستند باید فعالانه عمل کرده و فقط به صورت واکنشی رفتار نکنند.

لارک می گوید:” تکامل به سمت CXM [مدیریت تجربه مشتری] به شدت نیاز فعالانه برای ایجاد یک احساس مثبت در مورد برند شما ایجاد کرده و بصورت واکنشی، به خودی خود شما را به حفظ مشتری تشویق می کند.

“این ایده، در اصل، به این واقعیت اشاره می کند که پاسخ به نیازهای مشتری، کارایی کمتری از برانگیختن احساسشان در مورد توجهی که معطوفشان کرده اید، دارد. در واقع می توان گفت که مشتریان به فعال بودن شما و متمرکز شدن برای جلب توجهشان اهمیت خاصی قائل می شوند.”

برای کسب و کار در محله های کوچک این امکان وجود دارد که مشتریان خود را بر محور روابط دوستانه شناخته و نیازهای آنها را درک کنند. شرکت های بزرگ به فن آوری قوی و یک طرح خوب نیاز دارند تا از “تجربیات فروشگاههای محلی و کوچک” بهره مند شوند. خوشبختانه، نرم افزار مدرن این امر را در مقیاس بالا ممکن ساخته و تمامی مشتریان ارزش واقعی آن را احساس می کنند.

“گرد هم آوردن منابع مختلف داده ها برای شکل دهی به نمای واحد از مشتری (SCV) و سرمایه گذاری در فن آوری، به شما اجازه می دهد با توسعه بینش تان و خودکار سازی پیام های بازاریابی هدفمند، با افراد بر اساس سابقه خرید و رفتارشان در طول چندین کانال، امکان مکالمه داشته باشید.”

برای پیش بینی نیازهای مشتری و رسیدگی به آنها را به شیوه روش فعالانه، ابتدا باید نیاز آنها را درک کنید. بدون پلت فرم مناسبی از محیط بازاریابی کانال فراگیر در تعامل با مشتری، به دست آوردن تصویر جامع مورد نیاز از هر مشتری برای این رویکرد، بسیار مشکل خواهد بود.

کارمندان، بزرگترین مانع در اتخاذ ارتباطات یکپارچه گسترده هستند

ارتباطات یکپارچه (UC) در دنیای تجاری روندی فراگیر داشته و برای شرکت های فعال در صنایع گوناگون، مزایای بسیاری ایجاد کرده است. در حال حاضر حوزه فعالیت های تجاری در مقیاس جهانی بوده و از طریق دفاتر کاری متصل بهم، پیشرفت های چشم گیری داشته است که در آن ها دسترسی نامحدود به اطلاعات، بدون در نظر گرفتن زمان، مکان و یا تجهیزات بکار رفته، از اهمیت زیادی برخوردار است. اما هنوز هم موانع متعددی وجود دارد که استفاده گسترده از ارتباطات یکپارچه را مختل کرده است.

uc

بررسی های اخیر آرکادین-Arkadin ، تحت عنوان “گزارش ارتباطات یکپارچه آرکادین:  U گمشده در UC ” نشان دهنده این واقعیت است که خود کارکنان، بزرگترین مانع برای راه اندازی موفقیت آمیز ارتباطات یکپارچه هستند: در این گزارش، ۵۰ درصد از پاسخ دهندگان در مقابل از دست دادن راه کارهای برقرار شده و در حال کار، مقاومت نشان داده و ۴۱ درصد معتقدند که ابزارهای تکنولوژی موجود به عنوان چالش های اصلی آن بوده و به همین دلیل از بکارگیری آن ها منصرف شده اند. البته لازم به ذکر است که در این گزارش، مزایای استفاده از ارتباطات یکپارچه به تفصیل مورد بحث قرار گرفته و این اعتقاد وجود دارد که این ارتباطات برای هر کارمند و کسب و کار، به عنوان یک کلیت،  منافعی را به ارمغان می آورد و  ۷۰ درصد از پاسخ دهندگان منافع اکتسابی خود را قبول دارند، اما، این یافته ها نشان می دهد که در سطح کارمندان، این اطلاعات نیاز به وضوح بیشتری دارند.

علاوه بر این، راه حل های ارتباطات یکپارچه باید با تمرکز بیشتری بر موضوع کاربر محوری، شرایط را برای  بهبود بهره وری، پشتیبانی بیشتر از نیروی کار سیار و خدمات بهتر به مشتریان، تسهیل کند.

هوگوئس ترگویئر- Hugues Treguier، مدیر ارتباطات یکپارچه در آرکادین اظهار داشت:”مشاهده این موضوع لذت بخش است که شمار زیادی از سازمان ها، مزایای بهره وری حاصل از ارتباطات یکپارچه را درک کرده اند، با این حال، تا زمانی که کاربر را به مثابه موضوع مرکزی خود قرار نداده و ارتباط آنها را سریع و قاطعانه برقرار نکنند، منافع مورد نظرشان را کسب نخواهند کرد. تنها شمار بسیار اندکی (۱۲ درصد) از شرکت ها این کار را انجام داده و نتایج حاصله نشان می دهد که چگونه در برخی صنایع، برای استفاده بهینه از ارتباطات یکپارچه به تغییرات بنیادین نیاز خواهد بود.”

این موضوع مثال خوبی است از اینکه بدانیم، چگونه طرح یک برنامه ی تجاری بر روی کاغذ ممکن است بزرگ بنظر برسد، اما بدون حمایت عموم مردم تحقق آن به سهولت میسر نخواهد بود.

تصمیم گیرندگان باید توجهشان را به مسائل درونی هر سازمان معطوف کرده و ارتباطات داخلی را اولویت بندی کنند تا از این طریق مقاومت کارکنان را در برابر تغییرات درون سازمانی که بعضا آنها را به ستوه می آورد، کاهش داده و به جای آن در مجاورت بهره گیری از تحولات جدید، کارکنان را توانمند تر ساخته و به راحتی تشخیص داده شود، کیفیت کاری آنها را چطور می توان بهبود بخشید و نتایج ارزنده ای را در سطح افزایش کار آیی کارکنان بدست آورد.

البته توجه به این نکته هم ضروری است که همیشه شرکت هایی وجود دارند که عقب تر از سایرین بوده و در مرحله بررسی ارزش های ارتباطات یکپارچه قرار دارند و بر روی چگونگی دستیابی سریع به طیف گسترده ای از مزایای این ارتباطات، بررسی هایی را انجام می دهند.

تا کنون، هزینه های اجرای بالا یکی از عوامل مؤثر بر مقاومت های موجود بوده است، اما با نفوذ راه حل های مبتنی بر ابر، این موضوع دیگر بهانه ای بیش نیست و شرکت های تجاری در حال حاضر در میان حرکت به سمت نوآوری های ارتباطات یکپارچه -با تمرکز بر کاربر محوری بودن یا غرق شدن در ناکارآمدی و در نهایت نارسایی ها، در حالتی شناور قرار گرفته اند.

شرکت Salesforce، اینترنت اشیا ابری را برای CRM ارائه می دهد

در این هفته Dreamforce ملاقات های سالانه Salesforce.com را در سان فرانسیسکو، برای دیدار با مشتریان، سهامداران و فروشندگان آن به عهده داشت و شرکت Salesforce آنها را از برنامه های آتی خود در سال آینده مطلع کرد. یکی از اتفاقات مهم سال آینده بوقوع پیوستن تندری به نام ارائه اینترنت اشیاء ابری است.

اینترنت اشیاء ابری، برای اتصال میلیاردها رویداد از دستگاه ها، حسگرها، برنامه های کاربردی و بانک های اطلاعاتی، از طریق اینترنت اشیاء به Salesforce، طراحی شده است و از طریق قدرتمندترین CRM جهان، شرکت ها را برای انجام تحقیقات تحلیلی بر رفتار مشتری ، خواسته ها و نیاز هایشان، توانمند می سازد.

  salesforce-iot_thinder-2016

این یک خبر بزرگ در ارائه اینترنت اشیا است، چرا که بسیاری از شرکت های فعلی، از CRM شرکت Salesforce استفاده می کنند، بنابراین یکپارچه سازی تندر و اینترنت اشیا ابری، در نهایت یک راه ساده و آسان برای تجزیه و تحلیل هوشمند مربوط به داده های جمع آوری شده شرکت های مذکور را ارائه می دهد. شاید این خبر بدی برای تمامی فروشندگان تجزیه و تحلیلی باشد که خارج از دامنه مشتریان Salesforce فعالیت می کنند، چرا که با غول عظیمی رو در رو شده اند که از پایگاه و پلت فرم مشتریان بسیار مستحکمی برخوردار است.

اینترنت اشیا ابری توسط تحولات شرکت Salesforce ارائه شده است که مقیاس پذیر بوده، موتور پردازش رویداد در زمان واقعی آن به صورتی طراحی شده که اجازه می دهد تا مشتریان، برای شخصی کردن فروش، خدمات و سرمایه گذاری در بازار، توانایی های لازم را داشته باشند.

در حال حاضر Salesforce، برای پیوستن به اکوسیستم و سرعت بخشیدن به ارائه اینترنت اشیا ابری، با شرکت های ARM، Etherios، INFORMATICA، PTC ThingWorx و Xively با LOGMEIN ، روابط محکمی برقرار کرده است.

مارک بنیوف – Marc Benioff، رئیس و مدیر عامل شرکتSalesforce  اظهار داشت:” Salesforce در حال تبدیل اینترنت اشیا به اینترنت مشتریان است”. “اینترنت اشیا ابری، به شرکت های تجاری اجازه خواهد داد که وقایع را بصورت یک به یک و در زمان واقعی ایجاد کرده ، اقدامات پیشگیرانه برای فروش، خدمات، بازاریابی و یا هر فرایند تجاری دیگر را در لحظه انجام دهند که این امر، موجب ارائه نوع جدیدی از نحوه دستیابی مشتری به موفقیت خواهد بود.”

قابلیت های اینترنت اشیا ابری بسیار وسیع است. بزرگترین مورد اکتسابی از این قابلیت ها، فراهم کردن دسترسی جهانی، به پلت فرم Salesforce است. با اینترنت اشیا ابری، همه چیز به Salesforce متصل می شود. به علاوه در پردازش دستگاهها از طریق سنسور، آن دستگاه به تلفن، ابزارهای پوشیدنی، آسیاب های بادی و توربین های صنعتی متصل می شود. این امر با بهره گیری از نتایج حاصل از نظارت بر فعالیت ها بر روی وب سایت ها، تعاملات اجتماعی و غیره، باعث هم عملکردی میان داده های زیست محیطی و عملیاتی شده و آن را به CRM Salesforce ارسال می کند و به داده های تراکنشی مشتری، مفهوم جهانی می دهد.

کاربران تجاری قادر به استفاده بصری، تعریف ابزار اشاره- کلیک، ویرایش و تنظیم قوانین و منطق رویدادهایی که پس از آن باعث اقدامات در CRM Salesforce شود، خواهند شد. برای مثال، یک شرکت جهانی مدیریت ناوگان، می تواند استانداردهای ایمنی مسافر را با تنظیم فیلترها برای “سیستم ترمز سخت” و یا “شتاب سخت” اعمال کرده و قواعدی را به اجرا درآورد که باعث شروع عملکرد حسگرهای خودرو شده و سیستم خدماتی گزارش از رانندگی نامنظم را به اجرا درآورد.

اینترنت اشیا ابری، در حالت آزمایشی، در نیمه اول سال ۲۰۱۶ قابل اجرا بوده و این شرکت آن را بعد از سال آینده به عموم مردم ارائه خواهد داد و قیمت گذاری پس از آن اعلام خواهد شد.

این رویداد، بزرگترین اتفاق در تجزیه و تحلیل داده مصرفی یکپارچه برای اینترنت اشیا است، و می تواند به راهی برای تبدیل میلیون ها نفر از مشتریان موجود Salesforce  در ورود به صنعت تبدیل شده، و جالب تر این که، مزایایی را برای افراد موجود در سیستم قائل خواهد بود.

کمپین های یکپارچه، “ضرورت” در بازاریابی امروزی

در فعالیت های تجاری، از فرمولی ساده برای بازاریابی استفاده می شود:

شناسایی مخاطبانی که در هدف قرار گرفته اند، ایجاد یک آگهی تبلیغاتی، نفوذ بر روی برخی از مخاطبان و مصرف کنندگان از دیدگاه روانشناسی و حداقل یک بار تماس با آنها (در واقع آزمایش احتمالی برای جلب مشتری)، از جمله کارهایی است که معمولا برای جذب مشتری انجام می شود.

با این حال ممکن است، در چشم انداز دنیای دیجیتال امروزی، بازاریابان  خود را درگیر و غرق مجموعه ای گیج کننده از وظایف مورد نیاز برای پیگیری هر نوع بازاریابی، کنند.

multichannel_marketing

در حال حاضر بازاریابان در کنار برترین تبلیغات سنتی در رادیو، تبلیغات چاپ شده و تبلیغات تلویزیونی،باید به دارایی های دیجیتال مانند وبلاگ ها، امکان ارسال پست در رسانه های اجتماعی، پیام رسانی ایمیل و محتوای محافظت شده مانند مقالات و مطالعات موردی نیز دسترسی و نظارت داشته باشند.

استفاده از هر بیت اطلاعات در هر مرحله از فعالیت های بازاریابی، از کپی وب سایت گرفته تا بنر تبلیغاتی اینترنت، باید مثل همیشه مطابق با استراتژی کلی نام تجاری باشد، ، ولی باید توجه داشت که در حال حاضر، دارایی های بازاریابی بیشتری برای پیگیری وجود دارند. در هنگام راه اندازی یک کمپین بازاریابی، بازاریابان باید تمام این اجزاء متحرک را برای به حداکثر رساندن بازگشت سرمایه گذاری، تلفیق کنند.

این سناریو را در نظر بگیرید: کسب و کار شما یک محصول جدید که در بازار وجود ندارد را ارائه کرده است.

در این شرایط، به ایجاد پیام جدید و استفاده از موارد، نیاز خواهید داشت. اولین موردی که به ذهنتان خواهید رسید، ارسال یک اطلاعیه مطبوعاتی خواهد بود، اما نکته بعدی این است که این اطلاعیه از چه طریقی برای خوانندگان ارسال شده و به دست آن ها خواهد رسید؟ پس در این مرحله باید قبل از ادامه کار به این نکته بپردازید.به عنوان مثال، شاید بخواهید در ساخت وب سایت خود در رابطه با محصول جدید، از تعداد زیادی مطالب کپی شده برای آموزش به مخاطبان خود استفاده کنید. بدون یک استراتژی یکپارچه، اطلاعیه مطبوعاتی شما ممکن است مانع کپی وب سایت و یا در حالت بدتر، مانع از کپی پیام شده و در هر دو مورد ناسازگاری هایی به وجود آید.

هنگامی که این اتفاق می افتد، در واقع به مخاطبانی که هدف خود قرار داده اید، سیگنال ها را به صورت در هم آمیخته، ارسال می کنید. این امر می تواند چشم انداز اشتباهی ایجاد کرده و منجر به پایین آمدن تعداد شود.

از سوی دیگر، اگر وب سایتتان با نسخه جدیدی از محصول شما به روز رسانی شده، در کنار رسانه های اجتماعی و اطلاعات حفظ شده در محل برای جمع آوری اطلاعات تماس و اطلاعیه های تبلیغاتی،چشم اندازی در اختیارتان قرار داده می شود که بواسطه آن،  سرنخ های واجد شرایطی ایجاد خواهید کرد که، در کسب موفقیت به آنها نیاز دارید.

موضوعی که بوضوح می توان دید این است که در عصر بازاریابی دیجیتالی، کمپین های یکپارچه “احتمال و شاید” محسوب نشده و “لزوم و باید” به شمار می آیند.

آوایا، رهبر جهانی سیستم های ارتباطی یکپارچه گارتنر در سال ۲۰۱۵

سانتا کلارا، کالیفرنیا – Avaya اعلام کرد که برای ارتباطات یکپارچه شرکت های متوسط شمال آمریکا، در بخش رهبران جهانی برنامه جادویی گارتنر ، در سال ۲۰۱۵ قرار گرفته است. برنامه جادویی گارتنر (Gartner Magic Quadrants) نام تجاری برای مجموعه گزارش هایی از تحقیقات بازار است که توسط شرکت گارتنر منتشر شده است ، گارتنر یک شرکت تحقیقاتی و مشاوره مستقر در ایالات متحده است. به گزارش گارتنر، در این برنامه با هدف ارائه یک تجزیه و تحلیل کیفی به بازار و جهت دهی به پیشرفت کار و شرکت کنندگان است. این گزارش برای اولین بار در خصوص برنامه جادویی گارتنر ارائه شده و نشان می دهد، این برنامه به طور خاص بر روی ارتباطات یکپارچه مرتبط با کسب و کارهای متوسط متمرکز شده است.

gartneravaya (1)

برای اساس این گزارش ، گارتنر برای شرکت های متوسط متمرکز در محل خاص، راه حل های را ارائه داده است که لزوما شرکت های مذکور باید کارمندانی میان ۱۰۰ تا ۹۹۹ نفر داشته و درآمدی کمتر از ۱ میلیارد دلار داشته باشند.

برنامه گارتنر، فروشندگان را با چشم اندازی از معیارهای تراز شده در برابر توانایی آنها در اجرا و تمامیت آنها، ارزیابی می کند. در این ارزیابی توجه می شود که فروشندگان در چه موقعیتی از پیشرو ها، رقبا، آرمان گرایان یا بازیگران شرایط مختلف قرار گرفته اند. به گزارش گارتنر Gartner، پیشرو ها و فروشندگانی که در ارائه ارتباطات یکپارچه موقعیت های بالاتری دارند، با ویژگی های خاصی فعالیت کرده و قابلیت پاسخگویی به نیازهای کسب و کارهای متوسط را دارند.

رابط های کاربری و مدیریت بصورت یکپارچه عمل می کنند و به طور کلی بصری بوده و قابلیت استفاده آسان دارند. رهبران جهانی بر اساس نوع سرویس کاربراارن و با حفظ سادگی آن، نسخه های نمایشی فروش و راه کارهای ارتباطات یکپارچه را ارائه می دهند. فروشندگان در این بخش کانال های متفاوت با فرایند متمایز در پشتیبانی قبل و بعد از فروش دارند.

موسسه بین المللی گارتنر بر اساس ارزیابی های که بر روی دو محصول آوایا آی پی آفیس و آوایا آی پی آفیس سلکت انجام داده، به این نتیجه رسیده است که هر دو محصول می توانند بر روی یک سرور اجرا شده و قابلیت هایی مانند ارتباطات یکپارچه جامع از قبیل، صدا، تصویر، پیام رسانی، چت، کنفرانس تحت وب، ویدئو کنفرانس و تحرک پذیری را ارائه نمایند.

نکته مهم این است که هر دو محصول با ویژگی های کاهش خطرات امنیتی، افزایش کیفیت و انعطاف پذیری سیستم های کنفرانسی شناخته شده است. همچنین با همکاری پیش آمده میان دو شرکت آوایا و گوگل و ساخته شدن یک ابر پلت فرم برای دستیابی آسان تر اپراتورهای مرکز تماس، امکانات بیشتری در اختیار مشتریان قرار گرفته است. به همین دلیل آوایا بعنوان رهبر راه کارهای ارتباطی یکپارچه انتخاب شده است. نکته مهم تر این است که آوایا طی شش سال متوالی موفق به کسب این افتخار می شود.